عاشقانه ها

نوشته هایی برای بهترین همسر دنیا

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۵/۲۷
    Lady

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۹
تیر

دفتر خاطرات مجازی لطف دفتر واقعی رو نداره.

که وقتی داری فکر میکنی، خط خطی کنی، گل بکشی، اسم خودتو بنویسی یا امضاهای پشت سر هم بزنی.

وقتی ام که حرفات پخته شد و آماده ی نوشتن،‌ نرم نرم یا اگه خیلی هیجانزده ای دستپاچه روی کاغذ بیاری و تموم که شد از اول بخونیشون. یه بار...دوبار... پنج بار.

من همیشه وقتی خاطره مینویسم، یه بار میخونم ببینم چی نوشتم. یه بار تو دلم بلند میخونم انگار دارم شاهکارمو واسه کسی میخونم، یه بار از دید یه خواننده میخونم و آخر سر، یه بیت شعری، یه جمله ای چیزی سمت چپ صفحه مینویسم.


دفتر خاطرات مجازیمو یه اتفاق مجازی برد. گم شد تو دل این صفر و یک ها. ته مونده هاش مونده هنوز که دلم نمیخواد بهش سر بزنم. واهمه دارم انگار. از برگشتن به همه ی اون احساس قدیمی.

مثل سر زدن به یه زیرزمین نمور و تاریک میمونه. شاید چارتا وسیله ی خوب هم از میونش پیدا بشه، اما یا زیر آهن قراضه های قدیمی مونده یا ترس از موش و سوسکاش نمیذاره پا بذاری توش.


خلاصه اینکه من دفتر خاطرات مجازی جدیدی دارم که هنوز باهاش انس ندارم. انگار محرم رازم نیست. صمیمی نیست باهام.

وگرنه توی این یکی دوسال اتفاقای زیادی افتاده که حک کردنشون رو در و دیوار این اتاق مجازی، خاطره انگیز و‌خوندنشون لذت بخش میشد.

من و مسیح اتفاقای زیادی برامون افتاد و‌به قول بزرگترا فراز و‌نشیبای زیادی چه باهم چه تو زندگی شخصیمون دیدیم و ازش عبور کردیم.

الآن به لطف خدا دنیامون آرومه و ان شاالله آروم بمونه.

برای خوشبختیمون دعا کنید.


  • مه تاب