۰۴
آبان
تو رو دارم تو روزایی که دنیا دلگیره
میای و حس دلتنگی و دوری می میره
...
ثانیه ثانیه صدات
حس آروم نفسات
مثل اولین باره نمی ذاره که دیوونه نباشم
میرسم از تو به خودم
شکل لبخند تو شدم
بی قرار این عشق و پریشونی و دیوونگی ها شم
پ ن: بعد از مدتها یه شعری پیدا شد که حالمو بنویسم
خدا مهربونیاتو شکر:)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
حرفهام رو قراره بذارم برای وقت دیگه
این رو میذارم اینجا
چیزی که گوش میدادم. به یادش.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
گفتم بدوم تا تو همه فاصلهها را
تا زودتر از واقعه گویم گلهها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سختترین زلزلهها را
پر نقشتر از فرش دلم بافتهای نیست
بس که گره زد به گره حوصلهها را
یک بار هم ای عشق من، از عقل میندیش
بگذار که دل حل کند این مسئلهها را
وقتی این سریال رو میدیدم، یاد خودمون میافتادم...